شورای فرهنگ عمومی، که یکی از زیرمجموعههای شورای انقلاب فرهنگی است، در نشست پانزدهم بهمن ۱۴۰۲ تصمیم گرفت روز جشن تیرگان، به عنوان روز ملی دماوند، را به مناسبت سیزدهم تیر رسماً ثبت کند. این تصمیم به عنوان تقدیری از تلاشهایی که در سال ۱۳۸۴ برای ثبت دماوند در فهرست آثار طبیعی ملی صورت گرفته
شورای فرهنگ عمومی، که یکی از زیرمجموعههای شورای انقلاب فرهنگی است، در نشست پانزدهم بهمن ۱۴۰۲ تصمیم گرفت روز جشن تیرگان، به عنوان روز ملی دماوند، را به مناسبت سیزدهم تیر رسماً ثبت کند. این تصمیم به عنوان تقدیری از تلاشهایی که در سال ۱۳۸۴ برای ثبت دماوند در فهرست آثار طبیعی ملی صورت گرفته بود، اتخاذ شد. همچنین در نشست هفتصدوپنجاهوسومین شورای فرهنگ عمومی در بهمن ۱۳۹۹، تیرگان به عنوان روزملی دماوند به رسمیت شناخته شد.
به عنوان مثال، من در نوشتاری که در شماره ۸۷ مجلهی “صلح سبز” در پاییز و زمستان ۱۳۷۸ منتشر شد، به این موضوع اشاره کرده بودم. در آن نوشتار، بحثی درباره ضرورت حفاظت از کوهها و پیشنهاد تعیین روزی به نام روز ملی دماوند مطرح کرده بودم. امروزه، با توجه به پیشرفت فکری و نوشتاری و تلاشهای بسیار، ما به مرحلهای رسیدهایم که میتوانیم از مطالبات اساسی و اقدامات مؤثر برای حفاظت از کوهها بهرهبرداریم.
در حال حاضر، پیشروی در طرح ثبت کوههای مهم کشور به عنوان آثار طبیعی ملی و جلوگیری از هرگونه استغلال غیرقانونی آنها میتواند نقطه شروعی برای حرکت به سمت جلو باشد. در سال ۱۳۸۴، من پیشنهاد دادم که روز جشن تیرگان، یعنی سیزدهم تیر، به نام روز ملی دماوند شناخته شود، و این پیشنهاد توسط انجمن کوهنوردان ایران و جامعه کوهنوردی و محیط زیست کشور پذیرفته شد. در یادداشتی با عنوان “روز تیرگان، روز ملی دماوند” در خبرآنلاین در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۰، درباره این تلاشها بیشتر توضیح دادهام.
به هر حال، این خبر یک خبر کوچک و خوشحالکننده بود که در میان مصیبتهای بزرگی که به طبیعت کشور وارد میشود، دل ما را گرم کرد؛ زیرا نشان داد که مدیران کشور به طبیعت این سرزمین اهمیت میدهند.
نکته مثبت دیگر این رویداد این است که نشان داد طرحهای منفی که برخی از مسئولان دستگاههای دولتی درباره جشنها و رسوم قدیمی ما داشتند، بهطور صحیح و کامل کاهش یافته است. این نگرش منفی ممکن است به این دلیل بوده باشد که برخی افراد فکر میکنند هر چیزی که قبل از اسلام وجود داشته، نامعتبر است. در حالی که رویدادها و رسوم آن زمان نتیجهای از خلقت و جزء جداییناپذیری از فرهنگ و تمدن هزاران ساله انسانیت بودهاند.
خوشبختانه، در جریان تحولات مختلفی که به آرامی در جامعه رخ میدهد، نمیتوانیم رگههای قابل توجهی از تغییرات مثبت و اصلاحات در رفتارهای خشکاندیشانه را مشاهده کنیم. به عنوان مثال، جشنهایی مانند چهارشنبهسوری، نوروز و سیزدهبدر که در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، تحت تأثیر سانسور رسانهها و دستگاههای حکومتی قرار داشتند، در سالهای اخیر به شکلی مناسبتر مورد توجه مسئولان قرار گرفتهاند. همچنین، جشنهایی مانند مهرگان، اسپندارمذگان (روز ایرانی عشق در پنجم اسفند)، سده و نوروز رودها (در نوزدهم اسفند) نیز به تدریج در بین مردم شناخته شده و رویدادهایی به مناسبت آنها برگزار میشود.
همانطور که به طور آرام و پیوسته توسط مردم اجرا شده است، امکان وجود دارد که رسمهای شادمانه و خوشایند دیگری نیز (با تغییرات و بهبودهای لازم) مجدداً زنده شوند و در قالب رسمی دولتی نیز تأیید شوند. این فرآیند به واسطه همت و تلاش مردم در حوزههای کوهنوردی، محیط زیستی، فرهنگی و سایر گروهها در جامعه به پیشرفت رسیده و توانسته است روز ملی دماوند و جشن تیرگان را شناخته و مورد توجه قرار دهد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0