مفهوم هویت اجتماعی همواره مورد توجه مفکران و دانشمندان قرار داشته است، اما عمدتاً تحت بررسی‌های بُعدی جامعه‌شناختی قرار گرفته است. در این بررسی‌ها، تأثیر انسان‌ها و محیط اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد و به تأثیر و نقش عوامل شناختی و ارتباط انسان با نظام آفرینش توجه چندانی نمی‌شود. اما در ادیان مختلف، به خصوص

تاریخ انتشار : شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۰
کد خبر : 1227
هویت اجتماعی

مفهوم هویت اجتماعی همواره مورد توجه مفکران و دانشمندان قرار داشته است، اما عمدتاً تحت بررسی‌های بُعدی جامعه‌شناختی قرار گرفته است. در این بررسی‌ها، تأثیر انسان‌ها و محیط اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد و به تأثیر و نقش عوامل شناختی و ارتباط انسان با نظام آفرینش توجه چندانی نمی‌شود. اما در ادیان مختلف، به خصوص در دین اسلام، هر دو بُعد وجود‌شناختی و جامعه‌شناختی به‌عنوان عوامل مؤثر در تشکیل هویت مورد توجه قرار می‌گیرند و تبیین شده‌اند.

تعریف هویت اجتماعی از منظر جامعه‌شناختی به این صورت است:

هویت اجتماعی به معنای فرایند و روندی است که الگوهای ارزشی، نمادها، تاریخ، اسطوره‌ها و سنت‌ها را که بخشی از میراث متمایز جوامع مختلف را تشکیل می‌دهند، تولید و تغییر می‌دهد. به طور ساده، هویت اجتماعی مفهومی است که سعی می‌کند تعارضات موجود در هویت‌های گروهی را به نوعی کاهش داده و آنها را تحت یک موضوع برتر، که همان هویت اجتماعی است، همگرا سازد و انگیزه همکاری، همدلی و همزیستی را بین افراد جامعه فراهم نماید.

هویت جامعه و فرهنگ آن مجموعه‌ای از صفات و مشخصات است که باعث شاخص و متمایز شدن افراد آن از افراد جوامع دیگر می‌شود و همبستگی و همدلی مورد نیاز مردم جهت بقاء جامعه را فراهم می‌کند.

عوامل مختلفی که از وضعیت آب و هوایی و شرایط طبیعی محیط نشات می‌گیرند و در طول قرن‌ها بر رفتار و زندگی افراد تأثیر می‌گذارند، موجبات احساس تعلق و انتساب به یک گروه را در گذر زمان فراهم می‌کنند. این عوامل می‌توانند ویژگی‌های منحصربه‌فردی را در یک گروه از انسان‌ها ایجاد کنند. هرچند، تنها شباهت‌های ناشی از شرایط اقلیمی و جغرافیایی گروهی از انسان‌ها کافی نیست ولی به عنوان یکی از پارامترهای مهم در ایجاد هویت مورد بحث قرار می‌گیرد.

هویت اجتماعی به معنای تعریف هویت فردی در ارتباط با حضورش در جامعه است. این مفهوم در مباحث اجتماعی بیان می‌کند که هویت فردی تحت تأثیر تعاملاتی قرار می‌گیرد که بین فرد و محیط اجتماعی اتفاق می‌افتد و شامل ارتباطاتی است که هر فرد با نظام اجتماعی دارد. این ارتباطات می‌توانند شامل وابستگی به یک گروه سنی، وابستگی به یک گروه جنسیتی، وابستگی به یک طبقه اقتصادی، وابستگی به یک نظام سیاسی و سایر موارد باشد. در واقع، مفهوم هویت اجتماعی یک ابزار در علوم اجتماعی و روانشناسی است که به تمایز و تفاوت‌های ذاتی و بی‌خودی فردی کمک می‌کند.

عواملی که باعث شکل‌گیری هویت اجتماعی یک گروه انسانی می‌شوند،

شباهت‌هایی است که بین اعضای آن گروه وجود دارد و آنها را از گروه‌های انسانی دیگر تمایز و متمایز می‌کند. این مشترکات و تفاوت‌ها توسط افراد ایجاد می‌شوند. عوامل مختلف فرهنگی که هویت اجتماعی را تشکیل می‌دهند، می‌توانند فرآیند تفاوت و شباهت را بین اجتماع‌ها به وضوح نمایان کنند و به عنوان ابزارهایی برای شکل‌گیری مفاهیم هویتی در جوامع عمل کنند. این عوامل شامل زبان و گویش، تغذیه و رژیم غذایی، باورها و دین، لباس و پوشش، زیبایی‌شناسی، سرگرمی‌ها و تفریحات، ورزش و موارد دیگر هستند که در حوزه فرهنگی قابل بررسی هستند و برای هر گروه می‌توانند مفاهیم و سابقه‌ای ایجاد کنند که امکان ایجاد شباهت‌ها و تفاوت‌ها درون گروه و با سایر گروه‌ها را فراهم می‌کنند. اگرچه عوامل اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر ارتباط وابسته دارند، اما آنها را نباید به طور یکسان در نظر گرفت و نباید به راحتی یکی را به جای دیگری استفاده کرد.

هویت اجتماعی به‌معنای تعریف هویت فردی در ارتباط با حضور در جامعه است. فرهنگ، زبان، مذهب، رفتارها و سایر عوامل اجتماعی و فرهنگی در تشکیل هویت اجتماعی نقش مهمی دارند. هویت اجتماعی در طول زمان تغییر می‌کند و ممکن است در محیط‌ها و زمان‌های مختلف متفاوت باشد. درک هویت دیگران و شناخت هویت خودمان از طریق تعامل و ارتباط با دیگران شکل می‌گیرد. در واقع، خودآگاهی اجتماعی به‌معنای درک نقش و موقعیت خودمان و دیگران در جامعه است.

تعریف ریچارد جنکینز از هویت اجتماعی به صورت واضح به تفاوت‌ها و شباهت‌ها در روابط اجتماعی بین افراد و گروه‌ها اشاره می‌کند. او از اصول پویای هویت و زندگی اجتماعی برای توضیح این مفهوم استفاده می‌کند. او تأکید می‌کند که درک هویت اجتماعی شامل درک خودمان و دیگران از خودشان و دیگران است. در واقع، مفهوم هویت اجتماعی به تنهایی قابل تعریف نیست. بنابراین، بدون وجود یک چارچوب و ساختار برای تعریف هویت اجتماعی و هویت‌های فردی، امکان بحث و بررسی در این زمینه وجود ندارد.

درباره زمینه‌ها، عوامل و پارامترهایی که در شکل‌گیری و تغییر هویت تأثیرگذارند، نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که هویت از پیش تعیین شده و ذاتی است و هر پدیده‌ای دارای یک مفهوم و هویت اصلی است. اما گروهی دیگر تأکید می‌کنند که هویت یک مفهوم قابل تغییر و متغیر است که در طول زمان و با توجه به شرایط مکانی به شکل‌های مختلفی تشکیل می‌شود.

هویت اجتماعی در واقع توسط عواملی مانند ضرورتها و مهندسی اجتماعی شکل می‌گیرد و قابلیت تغییر و تشکیل در جامعه را دارد. هویت اجتماعی همزمان یک فرایند و یک محصول است و می‌توان آن را به عنوان یک هویت اجتماعی و منحصربه‌فرد تلقی کرد.

روش‌ها و رفتارهایی که انسان در زندگی خود به کار می‌برد، یک طیف گسترده از رفتارهای هماهنگ را در بر می‌گیرد که جنبه‌های مختلف زندگی را پوشش می‌دهد. این رفتارها در بخشی از جامعه قابل مشاهده و قابل تشخیص هستند، اگرچه برخی از آنها برای عموم قابل تشخیص نیستند. با این حال، روش‌های زندگی مردم جهت ایجاد سازماندهی و ترتیب قابل تشخیص می‌شوند و می‌توانند در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سرگرمی و فعالیت‌های اجتماعی ظاهر شوند.

به طور واضح، هر مفهومی از تجربیات و عملکرد انسان‌ها نشات می‌گیرد و زیرا تجربه مرتبط با پدیده‌هایی است که زمان‌بندی شده و قابل مدیریت هستند و اقدامات آینده ممکن است بر اساس تجربیات گذشته افراد انجام شود. بنابراین، رفتارهای گروهی در یک جامعه به اطلاعات و عملکرد تاریخی آن جامعه وابسته و تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند، که به نوعی به عنوان تجربه شناخته می‌شوند.

شباهت و تفاوت همراه با معانی متفاوتی قرار دارند؛ بنابراین، شباهت از طریق تمایز بین خود و دیگران به وجود می‌آید. یکی از جوانب مشترک افراد، تفاوت‌هایی است که با دیگران دارند، بنابراین لازم است که ارتباط بین آنها مشخص شود. البته، بدلیل ارتباط نزدیکی که ما با دیگران داریم، تعریف ما وابسته به ارائه تعریف آنها است. بنابراین، هویت اجتماعی ناشی از ترکیب و ترکیب مضامین است و در عین حال، شباهت‌ها و تفاوت‌های رفتارهای اجتماعی را به طور مداوم بازسازی می‌کند. همچنین، بخشی از شکل‌گیری هویت هر فرد، از طریق سازماندهی دیدگاه‌های فردی دیگران در قالب دیدگاه‌های اجتماعی سازمان‌یافته آنها شکل می‌گیرد، به طوری که تصویر فرد از خود و احساسی که درباره خودش دارد، نتیجه نگاه و دیدگاه دیگران به او است.

با توجه به این مطالب، هویت سازی و هویت اجتماعی به یک فعال اجتماعی امکان می‌دهد تا به سؤالات مهم و اساسی خود درباره کیست و چیستی پاسخی روشن و قانع‌کننده بیابد. در واقع، هویت به بازسازی و شناخت مرزهای بین خود و غریبه مربوط می‌شود، به طوری که شرایط جداشدن و تمایز ویژگی‌های داخل گروه از خارج گروه را ممکن می‌سازد. اهمیت تفاوت‌ها، تضادها و تنش‌های اجتماعی حتی در شرایطی که تعارض منافع وجود نداشته باشد، از این جنبه هویت قابل بررسی است.

هویت اجتماعی در اسلام بسیار مهم است و قرآن به آن توجه ویژه‌ای دارد

اسلام، آزادی فرد برای شکل‌دهی به هویت‌های مختلف را در ارتباط با ولایت الهی می‌داند. در قرآن، عامل اصلی تعیین کننده هویت، نوع رابطه انسان با خداوند است و این رابطه تأثیر بسزایی در شناخت نظام هستی و مشارکت اجتماعی فرد دارد.

قرآن، فلسفه خلقت انسان را به دو جنبه بندگی و خلافت تقسیم می‌کند. بندگی انسان در قبال کمال مطلق، از جنبه وجودشناختی بیان می‌شود و خلافت او بر زمین، از جنبه جامعه‌شناختی آن است. بنابراین، خلقت انسان دارای دو جنبه است؛ یکی مربوط به آفرینش و نظام هستی و دیگری مربوط به جامعه است.

محورهای اصلی خلافت انسان کامل تشکیل شده از فراگیری حقایق جهان هستی است که با عنوان اسمای حسنای الهی مطرح می‌شوند. هر انسان با فراگیری این حقایق، به تدریج و به اندازه توان و شناخت خود، به مرحله‌ای از حقایق واقعی خلافت الهی دست می‌یابد.

معنای لغوی تشکیک،

شامل شک و تردید و حیرت است و از یک طرف وحدت معنایی دارد اما در عین حال مفاهیم مختلفی را شامل می‌شود و اولویت یا عدم اولویت را نشان می‌دهد. به طور دقیقتر، تشکیک به معنای تقدم و تاخر، بی‌نیازی و نیاز، وجوب و امکان است. در نظر ابن سینا، وجود بدون شک و تردید است و کمتر و ناقص نمی‌شود، اما تفاوت‌ها در سه حکم تشکیکی وجود دارد که شامل تقدم و تاخر، بی‌نیازی و نیاز، وجوب و امکان هستند. وقتی تقدم و تاخر در نظر گرفته می‌شود، ابتدا وجود به علت نسبت داده می‌شود و سپس به معلول، در حالیکه علت بی‌نیاز از معلول است و معلول به آن نیازمند است. همچنین، علت واجب الوجود است و معلول در واقع ممکن الوجود است.

با توجه به اینکه مشارکت و حضور در فعالیت‌های اجتماعی بیشتر از هر چیزی به دلیل آگاهی و توانایی افراد رخ می‌دهد، بنابراین نوعی از مسئولیت اجتماعی که گسترده‌ترین است، به عنوان رسالت هدایت مردم تعریف می‌شود. هرچند برخی از بعد‌ها و جنبه‌های خلافت برای اقشار دیگر جامعه نیز وجود دارد. به همین دلیل، درک جهان هستی به عنوان آیات و نشانه‌های الهی، یک نوع موقعیت گیری و اعلام نظر در حوزه شناخت وجود است که نه تنها نقش هر فرد را در نظام هستی و وجود توضیح می‌دهد، بلکه در همین راستا، موقعیت گیری و مشارکت در فعالیت‌های گروهی و پذیرش مسئولیت‌های رفتاری در جامعه را نیز تعیین می‌کند. به عبارت دیگر، زیرا نقش‌های اجتماعی هر فرد قابل تجزیه و تحلیل از نقش وجودی او نیست، بنابراین هویت انسان به عنوان مؤمن یا کافر، که بر اساس آگاهی از موقعیت خود و برقراری نوعی ارتباط با خداوند استوار است، شکل می‌گیرد و در ارتباط و فعالیت در زندگی اجتماعی، ثابت یا حتی تثبیت می‌شود.

هویت اجتماعی و وجود شناختی آن به گونه‌ای آمیخته است که به نظر می‌رسد تفاوت و تمایز آنها تنها به تحلیل‌های ذهنی برمی‌گردد. در واقع، هویت یک واقعیت تدریجی است که در طی حضور مؤمنانه یا کافرانه در مواقع مختلف زندگی شخصی و اجتماعی تشکیل می‌شود. زیرا هویت به تدریج و براساس نوع اراده، تمایلات، آگاهی‌ها و اقدامات افراد شکل می‌گیرد، به همین دلیل فرآیند تشکیل هویت بسیار تحت تأثیر محیط اجتماعی قرار دارد. محیط اجتماعی با اعمال محدودیت‌ها در دریافتها و نحوه پاسخ‌های افراد، هویت آنها را شکل می‌دهد و به طور مستقیم بر تثبیت یا تغییر هویت‌های شکل گرفته تأثیر می‌گذارد.

اگرچه هویت به فرآیندها، دانش‌ها و تصاویر ذهنی مرتبط است که مراحل شکل گیری هویت را تشکیل می‌دهند، اما به معنای متداول آن، یک پدیده ذهنی نیست؛ بلکه یک واقعیت حقیقی و ملموس است که تمام واقعیت انسان و وجود او را شامل می‌شود. ذات انسان یک واقعیت است که به نوع رابطه او با خداوند می‌باشد و هویت او در این نوع ارتباط معنا پیدا می‌کند.

گرچه هویت جهت‌دار است، اما می‌توان گفت که عامل تعیین‌کننده هویت بر اساس دیدگاه قرآن، به نوع ارتباطی وابسته است که انسان با خداوند برقرار می‌کند و تعیین این ارتباط البته بستگی به انتخاب آزاد هر فرد دارد. لازم به ذکر است که این ارتباط تنها برای یکباره تعیین نمی‌شود، بلکه امکان ادامه و عمق بخشیدن به آن وجود دارد. هر فرد برای تعیین هویت خود از آزادی نسبی برخوردار است و به صورت خواسته یا ناخواسته، نقشی در شکل‌گیری اولیه هویت در واقعیت دارد، اما امکانات هر فرد برای تغییر یا تثبیت هویت و شکل‌دهی جدید به آن محدود است.

عامل تعیین‌کننده هویت در ارتباط با خداوند و نحوه فرآیند انتخاب، صرفاً بین دو گزینه قبول یا رد این ارتباط رخ می‌دهد، اما مجموعه‌ای از هویت‌ها بر اساس میزان و شدت پذیرش ولایت الهی یا عصیان نسبت به آن شکل می‌گیرند. در قرآن (در آیات مختلف از جمله آیه ۶ سوره فاتحه، آیه ۲۶ سوره نور، آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۴۳ سوره احزاب، آیه ۱۳ سوره حجرات و برخی آیات دیگر) به گروه‌های متنوعی از این طیف گسترده اشاره شده است.

تکوین هویت بر اساس قبول یا رد ولایت حضرت احدیت صورت می‌گیرد. این فرآیند، به تدریج و در حین شناخت توحید و عمل به آن، شکل می‌گیرد. هویت از دیدگاه قرآنی یک واقعیت پویا و انعطاف‌پذیر است که در طول زندگی فرد یا گروه اجتماعی تغییر می‌کند و در هر مرحله از زندگی، نیازمند تصمیم‌گیری آگاهانه است.

برخی از تعابیر هویتی قرآن، که به نظر می‌رسد تحت تأثیر روابط قومی و نژادی قرار گرفته‌اند، مانند آل فرعون، آل یعقوب، قوم بنی اسرائیل، قوم عاد و غیره، به این گروه‌های اجتماعی مرتبط می‌شوند که با شخصیت برجسته‌ای که رابطه ویژه‌ای نظیر طغیان یا تسلیم حضرت ربوبیت دارد، ارتباط دارند.

علاوه بر این، تعابیر هویتی دیگری در قرآن وجود دارند که به نظر می‌رسد ناشی از وضعیت اقتصادی باشند، مانند مترفین، متکاثرین، ابناء سبیل و فقرا یا مساکین. در واقع، این تعابیر از رفتار اقتصادی گروه‌های اجتماعی نشأت می‌گیرند و نشان می‌دهند که معیار دسته‌بندی این گروه‌ها، نه تنها میزان سرمایه و ثروت مادی آن‌ها است، بلکه نگرش آن‌ها نسبت به مال و موقعیتشان در برابر خداوند نیز مؤثر است. بنابراین، توانمندی و بی‌نیازی مالی آن‌ها از منظر احدیت، مبنای تعبیرات هویتی مرتبط با ثروت را تشکیل می‌دهد. (منابع قرآنی عبارتند از: آیات ۲ و ۳ سوره همزه، آیه ۱۱ سوره مزمل، آیات ۱۴ و ۱۵ سوره قلم)

تعبیرهای هویتی قرآن،

مرتبط با رابطه قدرت، هویت گروه‌های سیاسی را بر اساس قبول یا رد ولایت طغیان و سرپرستی به ولایت حق یا اولیاء حق، توضیح می‌دهد. در جامعه، مردم از گروه‌های مختلفی تشکیل شده‌اند، از جمله انصار، مجاهدین، مهاجرین، مستضعفین و مظلومین یا مستهزئین، ملأ، مستکبرین، آل فرعون و طغیان‌ها. اما چون رابطه این گروه‌ها تنها بر پایه قبول یا رد ولایت حق شکل می‌گیرد، به طور کلی می‌توانند به دو گروه مؤمنان و کافران تقسیم و طبقه‌بندی شوند.

هویت از دو جنبه، شناختی و اجتماعی، قابل بررسی است. شخصیت انسان واقعیتی است که شکل ظاهری هویت او را تشکیل می‌دهد و موقعیت ویژه‌ای را در جهان وجود دارد. اما توضیح و قرارگیری انسان در یک موقعیت خاص از جامعه، نتیجه‌ای از آگاهی او از ارتباطش با واقعیت است. به عبارت دیگر، تعابیر هویتی قرآن در واقع بازتاب مفهوم دو قطبی ایمان، یعنی مؤمن یا کافر، را نشان می‌دهد. در دیدگاه قرآن، نه تنها جنبه اجتماعی هویت ضعیف یا نادیده گرفته نمی‌شود، بلکه چالش‌های زندگی اجتماعی تنها راه تعیین و تثبیت هویت را تشکیل می‌دهد. در دیدگاه قرآن، هیچ فاصله و مرزی بین نقش اجتماعی و نقش وجودی انسان وجود ندارد. از این رو، مفهوم خلافت که شاید بیشترین تأثیر را در نقش اجتماعی و وجودی انسان داشته باشد، قابل تفسیر و تعمیم به مسئولیت‌های اجتماعی کلیه افراد است.

از جنبه اجتماعی،

مفهوم هویت در حوزه قدرت یک معنا و ارزش ویژه دارد و در قرآن کریم، بدست آوردن قدرت یا تمایل به بهره‌برداری از حمایت‌های قدرت، به عنوان اصلی‌ترین پایه، به تمسک به غیرخدا اشاره می‌کند (سوره یس، آیه ۷۴). نصرت خداوند نسبت به مؤمنان به منظور رسیدن آنها به قدرت، واقع می‌شود (سوره صافات، آیات ۱۲۷ و ۱۱۶). بنابراین، فرآیند تشکیل قدرت از طریق انتخاب، پذیرش و حفاظت از نظام قدرت دینی توسط مردم، به واقعیت می‌پیوندد.

 

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.