در روزنامه اعتماد، علیاصغر فانی، وزیر پیشین آموزش و پرورش، به شرح زیر اظهار نظر کرده است: “سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ با تاخیر پنج هفتهای، استفاده از بازنشستگان، نیروهای آزاد، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بدون طی مراحل آموزشی و کارآموزی، و استخدام بدون طی مراحل آموزشی پذیرفتهشدگان آزمون ماده ۲۸، آغاز شد. عدم بهرهگیری از تجربیات مدیریتی
در روزنامه اعتماد، علیاصغر فانی، وزیر پیشین آموزش و پرورش، به شرح زیر اظهار نظر کرده است: “سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ با تاخیر پنج هفتهای، استفاده از بازنشستگان، نیروهای آزاد، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بدون طی مراحل آموزشی و کارآموزی، و استخدام بدون طی مراحل آموزشی پذیرفتهشدگان آزمون ماده ۲۸، آغاز شد. عدم بهرهگیری از تجربیات مدیریتی سالهای گذشته وزارتخانه باعث شد که این نتیجه قابل پیشبینی نباشد. سالهاست که با طرح ‘پروژه مهر’ برنامه بازگشایی مدارس از بهمن ماه شروع شده و تا مهرماه سال بعد ادامه پیدا میکند تا جلوی بروز چنین مشکلی که در امسال شاهد آن بودیم گرفته شود. در ادامه، به سه واقعه زیر اشاره میکنم:
الف- در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۹۲، در یک جلسه با مدیران کل حوزههای استانی (حدود ۶۰ نفر) در حضور وزیر اول، طی مذاکره درباره بازگشایی مدارس، مدیرکل ابتدایی اعلام کرد که برای پایه ششم ابتدایی، در تاریخ ۱ مهر (۳۳ روز بعد)، نیاز به ۲۴ هزار معلم داریم. با برنامهریزی مناسب، این مشکل با موفقیت حل شد و سال تحصیلی ۹۳-۹۲ به خوبی و با نظم آغاز شد. شعار من در آن زمان این بود که ‘اول مهر، اول مهر است’.”
ب- در تاریخ ۱ مهر ۱۳۹۳ با مدیرکل تهران بزرگ تماس تلفنی برقرار کردم و از وی پرسیدم که در سراسر تهران چند کلاس بدون معلم وجود دارد؟ او پاسخ داد: “سه کلاس.” من پرسیدم: “چرا معلم ندارند؟” او گفت: “یکی از معلمان در راه بازگشت از سفر به دلیل اتومبیل خراب شده، دچار مشکل شده است. معلم دیگری مصدوم شده و پایش شکسته است. و سومین معلم با تاخیر به تهران رسیده است.”
ج- در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۲، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد:
“بیش از ۲۳ هزار معلم کم داریم و دلیل آن را به کمکاری دولت قبلی نسبت میدهیم.” برای جبران این نقص، از طریق پیامک به بازنشستگان اطلاع رسانی شد. یکی از بازنشستگان، که متولد ۱۳۲۰ است و در دبیرستانی که خودم در آن دانشآموز بودم، به عنوان معلم فعالیت میکرد، از جمله دریافتکنندگان پیامک بود.
علاوه بر استفاده از بازنشستگان، از نیروهای آزاد، اولیای دانشآموزان، قبولشدگان آزمون ماده ۲۸ و دانشجویان معلم بدون گذراندن دورههای آموزشی مانند فن معلمی و آموزشهای فن معلمی و غیره برای تدریس در کلاسهای بدون معلم استفاده شد. این اقدامات منجر به اختلال در سازماندهی نیروی انسانی مدارس غیرانتفاعی شد و زمانی که مشکل هنوز حل نشده بود، با تمدید مهلت ثبتنام در سامانه، معلمان آزادی که در مدارس غیرانتفاعی مشغول به کار بودند، برای همکاری در مدارس دولتی دعوت شدند و برخی از آنها به منظور استخدام در مدارس دولتی جذب شدند.
سوالی که همچنان باقی مانده است این است که آیا اصرار بر دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی به عنوان تنها مجرای تامین و تربیت نیروی انسانی، که دارای آثاری همچون آنچه اشاره شد، منطقی به نظر میرسد؟
هزینه هر روز آموزشی در این کشور در سال جاری بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان است. هر تاخیر در بازگشایی مدارس یا تعطیلی کلاسهای درس، هزینه و زیانی بالغ بر ۱۰۰۰ میلیارد تومان را به همراه دارد.
نیمی از نیروی انسانی موجود در آموزش و پرورش، تربیت معلمی ندیدهاند، به این معنی که دورههای حرفهای معلمی را گذرانده نیستند. اکنون با وقوع رویدادهایی در مهرماه ۱۴۰۲، این درصد از ۵۰ درصد بالاتر رفته است. اقدامات عجولانهای که در این ماه صورت گرفته است، نیروهایی را جذب کرده که فقط به پر کردن کلاسهای درس میپردازند. اکنون باید دید و قضاوت کرد که چگونه میتوانند تدریس کنند.
1- دانشجویان معلمین و پذیرفته شدگان آزمون ماده ۲۸، در روزهای پنجشنبه و جمعه و همچنین تابستان سال ۱۴۰۳، واحدهای لازم و کسری دروس خود را به پایان برسانند و تحصیلات خود را تکمیل کنند.
2- نیروهای آزاد مورد ارزیابی قرار گیرند و نتایج این ارزیابی به دو گروه تقسیم شوند:
الف- گروه اول شامل افرادی است که ارزیابی مثبت داشتهاند و با آموزش و آمادهسازی، میتوان از آنها در آینده استفاده کرد.
ب- گروه دوم شامل افرادی است که ارزیابی منفی داشتهاند و موقتاً با آموزش و آمادهسازی، از آنها استفاده کرده و به تدریج با نیروهای متخصص جایگزین شوند.
در نهایت، تاکید میشود که برنامه جامع ده ساله نیروی انسانی آموزش و پرورش تدوین شود و روشهای تامین نیروی انسانی در آموزش و پرورش مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 0