بیایید فرض کنیم یکی از جشنوارههای سینمایی معروف مانند جشنواره کن تصمیم بگیرد که دیگر فیلمسازان مشهور را برای اکران فیلمشان دعوت نکند. این جشنواره بدون حضور ستارههای سینمای جهان برگزار میشود و به جای آن، چندین فیلمساز تازه کار در این جشنواره حضور خواهند داشت. در این فضا، احتمالاً فیلمسازان نوگرا و جوان که
بیایید فرض کنیم یکی از جشنوارههای سینمایی معروف مانند جشنواره کن تصمیم بگیرد که دیگر فیلمسازان مشهور را برای اکران فیلمشان دعوت نکند.
این جشنواره بدون حضور ستارههای سینمای جهان برگزار میشود و به جای آن، چندین فیلمساز تازه کار در این جشنواره حضور خواهند داشت.
در این فضا، احتمالاً فیلمسازان نوگرا و جوان که آثار با کیفیتی ارائه میدهند، معرفی شوند، اما برای یک جشنواره، اعتبار بیشتری در برابر مخاطبان به دست میآید که بر پایه تجربههای فیلمسازان کارکشته و اهمیت آثار آنها برای مخاطبان استوار است.
علاوه بر این، عکاسان و خبرنگاران از سرتاسر جهان برای گزارش از این رویداد به این جشنواره میآیند. آنها علاوه بر عکاسی از سینماگران معروف، با پرسش و پاسخهای دقیق و ایجاد چالش و گفتگو، به جریان سینما انرژی میبخشند.
مقایسهای میان جشنواره کن و جشنواره فیلم فجر میتواند کمی غیرمعمول به نظر برسد، اما همین مقایسه نشان میدهد که از اُفول یک رویداد میتوان به صحبت آورد.
در یک رویداد سینمایی که شخصیتها و آثار معروف حضور ندارند، استفاده از عنوان “جشنواره” تأثیری ندارد. این روند برگزاری نه تنها برای عکاسان و خبرنگاران جذابیتی ایجاد نمیکند، بلکه برای علاقهمندان عمومی نیز جذابیتی ندارد و زمانی که این جذابیت از بین برود، رونق رویداد نیز کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر، جشنواره امسال نتیجهای است که از فرایند خالصسازی در دو سال گذشته بدست آمده است. در هر روز جشنواره، حداقل یک فیلم مرتبط با دفاعمقدس یا استراتژیک نمایش داده میشود که باعث ایجاد حس حضور در جشنواره دفاعمقدس میشود.
فیلمهای امروزی براساس الگوهای مشخصی که در سالهای اخیر توسط برخی از سازمانها استفاده میشود، ساخته میشوند. حتی در دو سال اخیر، جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز با ترکیب بخشهای بینالمللی و ملی، به نابودی کشیده شده است. فضایی که قبلاً دارای یک گفتمان سینمایی بود و بحث و گفتگوهای جدی داشت، اکنون به یک دورهمی تبدیل شده است که شبیه به تنیدن پیله است.
بعضی از فیلمها به دلیل ضعفهای بسیار در اجزاء مختلف خود، قابل بحث هم نیستند. انگار فقط به عنوان یک بازار برای تامین بودجه و سوددهی به یک گروه معین شکل گرفتهاند. در این فرآیند، هنر سینما آنچه را که از دست داده، از بین میبرد.
بسیاری از فعالان در حوزههای مختلف سینما نمیتوانند جای خود را در جشنواره پیدا کنند و آن هیجان و تلاش و پیگیری را که قبلاً وجود داشت، از دست میدهند. فضایی بیتعامل و یکطرفه شکل میگیرد که در آن برخی احساس مالکیت دارند و برخی دیگر حس غربت.
از دست رفتن این فضاها به نوعی به معنای از دست رفتن همان موضوع اصلی است که برخی افراد را به بهانهای مشترک جمع میکند. اگرچه به دلیل اهمیت صنعت سینما، نمیتوان به آن فکر کرد که سینما به طرز کامل منسوخ شود، اما جشنواره به عنوان مهمترین رویداد سینمایی به سمت افول میرود و زمانی که از آن خارج شویم، قابل پیشبینی نیست.
احتمالاً استفاده از واژه “امید” در این شرایط سخت است، اما به قول مولانا: “زنهار امید را مبر”. باید جشنواره را هم به سپردن سالها بسپاریم و به زمان و تغییرات آن دل ببندیم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0